برگشت دوباره

سلام  

دوستان و همنوردان عزیز ! بعد از مدتها دوری از کوه و کمر تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم و  همینطور دوباره بنویسم . منتظر شما خواهم بود. 

موفق باشید.

بزرگترین در دنیا چیست؟

بارها وبارها شنیده ایم که کوه مظهر اقتدار ، استواری غرور، صبر و . . . است . هر بار که به کوه رفته ام بدنبال این بودم که ببینم میتوان صفتی از آن را جذب نمود؟ آیا شدنی است که این صفات را در درون ایجاد کرد و همچون آن بود؟ صبرم را و استواری بر روی پاهایم را از آن یاد گرفتم. سکوت آنرا که ایستاده و بی صدا ناظر است. در کودکی تصورم این بود که هیچ چیزی بزرگتر از کوه نیست . شاید برای این بوده که همیشه ایستادن بر روی آن برایم یک شادی بوده؟! اما وقتی که این جمله را شنیدم متوجه شدم  که چه کوتاه نگاه می کردم و آن جمله این بود از بزرگی دوست داشتنی ." وقتی به آسمان نگاه میکنی چقدر از آن را میتوانی ببینی ؟"

و فهمیدم که بزرگتر از کوه بالاتر از آن ایستاده وهمیشه مقابل چشمانم بوده و من غافل از دیدنش بودم . وبازهم بزرگتر از آن هم هست و من عاجزم از دیدینش

به همین سادگی

سلام دوستان

تو دفتر محل کارم نشسته بودم که آقا جلال آمد و مشکی پوشیده بود خیلی پکر بود.پرسیدم چی شده گفت که عموش که خیلی دوستش داشته و اونو با کوه آشنا کرده فوت شده (خدا رحمتش کند) گفت میخوام شبو برم کوه! میایی؟ گفتم بابا جانم می بینی که اداره هستم ووسایل هم ندارم .گفت وسایلش با من .منم کمی فکر کردم دیدم یه جفت کتونی تو ماشین دارم و میشه باهاش رفت .گفتم میام کجا؟ گفت دارآباد.اینجوری شد که آخرین قله قبل از اینکه پامو ببرم فیزیوتراپی رفتم. اونم با یه جفت کتونی فوتبال سالنی! جاتون خالی مثل اینکه دارآباد هم فهمیده بود ؟! تا بحال اینقدر مهربون و لطیف ندیده بودمش شاید هم مشکل من بوده اون همیشه همینطوری بوده. بعد دیدم که میشه قله و کوه رفتم اونم به همین سادگی.

دوستان موفق باشید و یاد من هم روی قله باشید.

عاشورا

السلام علیک یا ابا عبدالله

این قسمتی است از اشعار مردی که از مرگ نمی‌ترسد و چه زیباست :

گویی مرگ  به لطافت بوییدن گل است در سپیده دم.

خواستنی و دوست داشتنی.

مثل گردنبندی برگردن دختری جوان!

مرگ آراستگی جان است.

فردا عاشورای حسینی است بر رهروان راه حسین (ع) تسلیت باد.